هوا شناسی گفته بود تا 24 ساعت آینده بارش باران هست ولی هوا آفتابی و ملو بود :))

صپ از پنجره بیرون رو دیدم یه فضای مه آلود و ابر بود که خیلی زیبا بود و چشام قلبی قلبی شد از دیدنش 😍

از گزارشات هواشناسی بیایم بیرون....

صبح مشغول تمیز کاری شدم و دستی به سر اتاقم کشیدم، خیلی وقت بود بهم ریخته شده بود و من عقب مینداختم تمیز کاری رو 😁....

بعد از ظهر رو به بطالت گذروندم و حفظ رو  جلو نبردم... 

عصر هم هوس سمبوسه کردیم و گفتم سمبوسه پنیری امتحان کنیم، درست کردم،  اصلا تفافتی نداشت... فکر کنم کم ریختم پنیر.... ولی خوب شد بهش 8از ده میدم 😁

بعد شام هم مسابقه روبیکا شرکت کردیم و سوالی که پرسیده بود کدوم کشور جنگل نداره باختیم :/ تو گوگل هم ننوشته بود اصنش سرچ کردم :/

فقط داداش کوچیکه خیلی ناراحت شد :)

دوباره نمیدونم چیشد که دل گرفتگی عمیقی در ما رخ داد (پست قبل گویای مطلبه) که بازم حفظم رو جلو نبردم....

ولی تونستم سگ افسردگی رو کیش کنم و پاشدم نمازمو خوندم و یه چند صفحه که مشکل داشتم ابجی کوچیکه پرسید ازم  و بهترم الان خداروشکر... 

این بود انشای ما....